1) رشد زیر نور
مستقیم خورشید (منطقه رویش برزیل)
گونه هایی از
گیاه قهوه در این مناطق وجود دارند که می توانند زیر نور کامل خورشید رشد پیدا
کنند. قهوه عربیکا بر خلاف قهوه ربوستا بصورت طبیعی جزو این دسته نیست اما امروزه
با استفاده از روشهای ژنتیکی و ترکیب ژنهای این دو گونه ، گونه جدیدی پرورش داده
اند که می تواند زیر نور مستقیم خورشید پرورش یابد (هرچند که نور مستقیم خورشید
همیشه برای رشد گیاهان مناسب نیست چراکه سرعت رشد اولیه را تحریک کرده و این رشد
سریع در نهایت برداشت محصول را با محدودیتهایی مواجه می کند)
این روند پژوهش
برای گیاه قهوه با تحقیق روی قهوه لیبریکا آغاز شد که تقریبا به قهوه کانافورا
شبیه می باشد (قهوه کانافورا تا آن زمان کشف نشده بود) این قهوه برای ارتفاعات پایین
مناسب است و مقاومت بالایی در برابر پوسیده شدن دارد ، آزمایش و تحقیق روی قهوه
کانافورا بعدها دنبال شد ، نتایج ای تحقیقات به هیبریدهایی نسبت داده می شود که با
قهوه عربیکا ایجاد شده و دارای عطر و کیفیت عربیکا بوده اما مقاومت و پایداری آنها
مربوط به گونه کانافورا می باشد که باعث می شود زیر نور مستقیم خورشید رشد پیدا
کنند.
این نوع کشت
دارای مزایا و معایبی می باشد ، یکی از مزیت های آن بالغ شدن یا همان رسیدن سریع
گیلاس قهوه می باشد ، اما از اشکالات آن می توان به فقدان تنوع زیستی ، توسعه و
گسترش آفات در مزارع تک محصولی ، از بین رفتن مواد معدنی موجود در خاک ، که اینها
بدان معنی است که کود دادن و استفاده از آفت- کشها باید بصورت متناوب در این نوع
کشت در نظر گرفته شود که هزینه این موارد حدود یک پنجم محصول تولید شده زیر نور
خورشید می باشد.
2) کشت در سایه
درختان (منطقه رویش هندوستان)
در بسیاری از
کشورها و مناطق به ویژه آنهایی که نزدیک به خط استوا قرار دارند ، گیاهان قهوه در
بین درختان و گیاهانی رشد می کنند که برای آنها سایه ایجاد می کنند ، این روش
محصول نهایی کمتری نسبت به کشت در زیر نور مستقیم خورشید ایجاد می کند ، سیر
تکاملی گیلاسهای قهوه در این نوع کشت آرامتر بوده و محصول یکدست تری ایجاد می کند.
سایه درختان
باعث ایجاد تعادل در اختلاف دمای روز و شب شده و باعث حفاظت گیاه در برابر
سرمازدگی و باد می گردد ، رشد علف های هرز را محدود کرده و از فرسایش خاک جلوگیری
می کند ، با اینکه درختان مواد معدنی خاک را خارج و استفاده می کنند اما ریزش
برگهای آنها باعث برگرداندن این مواد به خاک می شود ، این درختان سایه دار با
داشتن ریشه های عمیق رقابتی برای بدست آوردن مواد معدنی و غذایی با گیاهان قهوه
ندارند ، همچنین سایه این درختان می تواند شدت نور خورشید را به میزان قابل توجهی
کاهش دهد (بستگی به ارتفاع و میزان شاخ و برگ آنها دارد)
کشت گیاه قهوه
در سایه درختان دارای تنوع زیستی بالاتری می باشد ، همچنین باعث وجود حشرات بیشتر
، علف هرز کمتر ، رطوبت پایدارتر و مکمل معدنی بهتری برای این گیاهان می شود و همانطور
که گفته شد هنگامیکه درختان مواد معدنی را از عمق کمتر خاک استخراج می کنند آن را
از طریق ریزش برگهایشان به خاک بر میگردانند.
خاستگاه قهوه
عربیکا نشان می دهد که کشت قهوه در سایه درختان یکی از طبیعی ترین روشهای کشت این
گیاه می باشد ، در اتیوپی گیاهان قهوه بدوا
بین دو منطقه کوهستانی – جنگلی محدود شده
اند ، در محیطی که سایه قابل توجهی توسط درختان ایجاد گردیده است.
3) کشت در باغات
قهوه
در این نمونه از کشت گیاه قهوه بصورت وحشی و بدون نظم خاصی
رویش می یابد ، قهوه بسته به منطقه و زمینی که بتواند نیازهای آن را برطرف کند رشد
می کند. این نوع کشت گسترش وسیعی در اتیوپی دارد ، کشوری با گونه های مختلف قهوه
وحشی ، بهتر است بدانیم بین قهوه بدست آمده از باغ قهوه و قهوه جنگلی تفاوت وجود
دارد ، در باغ تا حدودی رشد قهوه تحت کنترل است چرا که کشاورز تعداد اندکی گونه
قهوه را کنترل می کند ، برخی از آنها محصول خوب و مناسب داده و برخی محصولات ضعیف
دارند اما در جنگل کنترل کردن و هرس کردن درختان مشکل بوده در نتیجه محصول ضعیفی
می دهند.(مخصوصا درختان کهنسال amber coffee )
کشت قهوه در باغ
مشکلات خاص خود را دارا می باشد ، نمونه بارز آن آفات هستند ، چرا که این آفات
ترجیح می دهند به مزارع تک محصولی حمله کنند ، اطلاعات دقیقی مبنی بر اینکه چرا
گیاهان مختلف قهوه در این باغات در یک منطقه خاص رشد می کنند در دست نیست.
بخش وسیعی از
این مدل کاشت مختص کشور اتیوپی می باشد ، در این کشور تعداد زیادی از تولیدکنندگان
کشاورزانی هستند که پرورش قهوه شغل فرعی آنها بوده و در حقیقت کمک هزینه زندگیشان
می باشد ، با آن می توانند دادو ستد کرده و یا مستقیما به فروش برسانند ، علاوه بر
قهوه نوعی از غلات که از آن آرد تهیه می شود و جزو اصلی غذاهای آنها می باشد ، موز
، میوه های دیگر و سبزیجات توسط کشاورزان اتیوپیایی پرورش داده می شود ، این کار
آنها را به مرحله خودکفایی در زندگی رسانده است.
4) کشت در زمینهای
پله پله و تراس مانند
در این نوع کشت
درختان برای یک دوره 3 ساله هرس می شوند و هدف از این کار بدست آوردن و تولید کردن
محصول یکدست و یکنواخت می باشد. در حالت نرمال 15-10% کار کشت و زرع گیاه به هرس
کردن و آراستن گیاه مربوط می شود. در روشی که در کاستاریکا معمول است یک سوم کار
کشت به هرس کردن گیاه مربوط می شود ، گیاهان بصورت ردیفهای سه تایی قرار گرفته و
به ازای هر سه ردیف ، یک ردیف خالی می باشد و درختی در آن قسمت وجود ندارد ، وقتی
از کنار با این نوع کاشت نگاه می کنیم شکلی آبشار مانند به آن منطقه می دهد ، این
مدل کاشت باعث می شود تا جمع آوری محصول بصورت یکدست و یکنواخت انجام شود ، هرس
کردن منظم و پیوسته گیاه را جوان نگه داشته و باعث می شود محصول آن زیاد شود ، این
کار از زمانی که اولین گل روی شاخه نمایان میشود انجام می گیرد.
درخت یوکای آمریکایی در مقیاس انبوه در کاستاریکا رشد پیدا
می کند، این درختان نقش مهمی در گرفتن سرعت باد (بادشکن) دارند. Erythrinias به طور متناوب در آمریکای لاتین
برای ایجاد سایه استفاده می شود.
در متد کشاورزی مدرن هر بخش بطور واضح و تفکیک شده ،مشخص
زمان بندی و مرحله بندی شده است.
گیاهان جدید در زمینهای زه کشی شده کاشته و توسط سیستم های
آبیاری ، آبرسانی می شوند.
نماتودهای کوچک ، باقیمانده های موسیلاژ را از بین می برند
، این موضوع خاک را بارور کرده و آماده برای مرحله بعد میکند ، سپس منطقه آبیاری
شده تبدیل به منطقه جدید و پاکیزه گشته و مناسب برای کشت و زرع می شود.